نایاب

نمونه سوالات امتحانی -تحقیق-پاورپوینت- کتاب pdf

نایاب

نمونه سوالات امتحانی -تحقیق-پاورپوینت- کتاب pdf

 

به گزارش سرویس حوادث جام نیوز به نقل از جام جم، زن جوان چند روز پیش با مراجعه به دادگاه خانواده درخواست طلاق خود را ارائه کرد و در خصوص علت آن به قاضی عموزادی، رییس شعبه ۲۶۸ دادگاه خانواده گفت: شوهرم دزدی کرده و من دیگر نمی توانم با او زندگی کنم. این مرد آبروی مرا پیش تمام دوستان و آشناها برده است. زندگی با او برای من مایه سرافکندگی است.

 

این زن افزود: ۱۵ سال است که با رامین زندگی می کنم. در این مدت ما زندگی خوبی داشتیم. رامین کارمند یک شرکت بود اما وضع مالی خیلی خوبی نداشت. از همون روز اول زندگیمان با مشکلات مالی مواجه شدیم. تا جایی که من هم بعد از گرفتن مدرک تحصیلی ام شروع به کار کردن کردم.

 

وی افزود: حتی وقتی دخترمان هم به دنیا آمد من دست از کار نکشیدم. هرطوری بود خرج زندگیمان را در می آوردیم. تا اینکه یک ماه پیش رامین از کارش بیکار شد. رامین بعد از بیکاری دچار افسردگی شد. هرچه با او صحبت کردم و تلاش کردم آرامش کنم فایده ای نداشت. از طرفی زندگیمان هم خرج داشت و کلی بدهی داشتیم. من به او گفتم که نگران نباشد. می توانم وام بگیرم و یا تا زمانیکه او به سر کار جدید نرفته یشتر کار کنم تا بتوانیم بدهی هایمان را بپردازیم.

 

زن جوان گفت: تلاش کردم به رامین بفهمونم که زندگی به آخر نرسیده و مشکلاتمان حل می شود و من همیشه کنارش هستم اما چند روز پیش چیزی شنیدم که اصلا باور نمی کردم. یک روز صبح ماموران به در خانه ما آمدند و رامین را به جرم دزدی دستگیر کردند. گویا شوهرم روز قبلش به خانه یکی از دوستان خانوادگیمان که خیلی پولدار بودند رفته بود و تمام پول و وسایل آن خانه را دزدیده بود.

 

وی افزود: یکی از همسایگان هم او را دیده بود و به مالباخته گفته بود. وقتی فهمیدم شوهرم اینکار را انجام داده لحظه ای درنگ نکردم. زندگی با رامین دیگر برایم غیر ممکن است. او آبرویم را برده بود. برای همین می خواهم به صورت غیابی از او جدا شوم.

 

بعد از حرف های این زن تلاش های قاضی عموزادی برای منصرف کردن او از طلاق بی فایده بود و این زن و شوهر زندگیشان با حکم طلاق به پایان رسید.

 

۲۰۰۷

 

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *